من در میان مردمانی زیسته ام که بر مرگ همنوع خود شادمانه می خندند، به راحتی نوشیدن لیوانی آب، در مورد یکدیگر حکم صادر می کنند، من تفکری را می شناسم که تزویر را تجویز می کند، خشونت را ترویج می کند، جنایت را تقدیس می کند؛ سیستمی را می شناسم که تخم نفرت می پراکند، والدینی را می شناسم که کودکان خود را برای تماشای به دار کشیده شدن انسانی به میدان شهر می برند، پیران و جوانانی را می شناسم که برای پرتاب سنگ بر سر محکومی بر یکدیگر پیشی می گیرند، دخترک و پسرکی را که به جرم عشقبازی سنگباران می شوند، من در جامعه ای زیسته ام که حماقت در بند بند آن رسوخ کرده است، من دزدان و غارتگران و متجاوزانی را می شناسم که در نظر مردم بسیار محترمند و مردمانی را می شناسم که برای یک لقمه نان، تنها دارایی تحت تملک خود یعنی بدنشان را به فروش میگذارند و مفسد فی الارض لقب می گیرند و خونشان مباح می شود.
اصل این متن خیلی طولانی تر از آنچه می بینید بود، کوتاهش کردم تا خودتان این فیلم مستند را ببینید تا بر سر ایمان خویش بلرزید. این مستند را "مازیار بهاری" در مورد ماجرای قتل های عنکبوتی مشهد و سعید حنایی ساخته است. این مستند شامل مصاحبه های متعددی با خانواده و دوستان قاتل و مقتولین و دست اندرکاران پرونده است. توضیح بیشتری نمیدهم جز اینکه دیدن این فیلم را برای کودکان و نوجوانان توصیه نمی کنم. فیلم را میتوانید از اینجا ببینید
پی نوشت: میدانم که این پست مشکل کپی رایت دارد و هنوز هم با وجدان خودم در گیرم ولی توجیه شاید این باشد که چون این فیلم روی پرشین هاب قابل دسترسی است، قرار دادن آن در اینجا شاید به تاثیری که می گذارد بیارزد
No comments:
Post a Comment