چند روزی است که تصنیف "عقرب زلف کجت" توی ذهنم می چرخد (با صدای پریسا گمانم)، گفتم امروز به عنوان نغمۀ صبحگاهی بگذارمش اینجا که دو سه روزی است اوهام ساکت بوده ظاهرا. متن را از اینجا می توانید بخوانید
عقرب زلف کجت با قمر قرینه --- تا قمر در عقرب، کار ما چنینه*
کیه کیه در می زنه من دلم می لرزه --- درو با لنگر می زنه من دلم می لرزه
ای پری بیا در کنار ما --- جان خسته را مرنجان
از برم مرو، خصم جان مشو --- تا فدای تو کنم جان
....
نرگس مست تو و بخت من خرابه --- بخت من از تو و چشم تو از شرابه*
....
تصنیف را با صدای زنده یاد ایرج بسطامی بشنوید
* تقارن مفهومی نهفته در این دو بیت به شدت دلنشین است
No comments:
Post a Comment